دلایل شکست در برنامه ریزی

دلایل شکست در برنامه ریزی
در طول تاریخ و از میان تمام انسان هایی که بر روی این کره خاکی قدم گذاشته اند، شما هرگز نمیتوانید انسان موفقی را پیدا کنید که بدون برنامه ریزی به موفقیت رسیده باشد. برنامهریزی را میتوان تفکر پیش از عمل دانست که نتیجه آن کاهش احتمال وقوع نتایج غیرمترقبه است.
از نوشتن یک لیست از کارها یا حتی زمانبندی ذهنی برای انجام کارهای مختلف بگیر تا چیدن برنامههای بلندمدت حرفه ای چند ساله همگی مدل هایی از برنامه ریزی هستند. یکی از مهم ترین و اساسی ترین جنبه های برنامه ریزی در دوران مطالعه و درس خواندن مطرح می شود؛ می دانیم که مطالعه فرایندی نیازمند به تمرکز، مدیریت زمان و ادامه دار است؛ حال اگر قرار باشد در مدتی مشخص برای حجم زیادی از مباحث زمان بگذارید و مطالعه کنید قطعا احتیاج به یادگیری چارچوبهای مشخصی دارید.
در ادامه به دلایلی که موجب بروز شکست در برنامه ریزی میشود اشاره میکنیم:
نبود شناخت کافی نسبت به موانع
استفاده از برنامه ریزی به منظور افزایش عملکرد در راستای تحقق اهداف وخواسته هایتان راهکار مؤثری است اما هر راهکاری با موانع و محدودیتهایی نیز روبروست.
یکی از کارهایی که از شکست در برنامهریزی جلوگیری میکند، شناسایی موانعی است که در زمینه کاریتان با آن روبهرو هستید. این کار میتواند در برنامه ریزی شما تاثیر به سزایی داشته باشد. قبل از شروع برنامه موانع را شناسایی کنید و برای رفع آنها چارهای بیاندیشید. مثلا اگر میدانید تنبلی و اهمالکاری مانع درونی شماست، برای رفع آن تحقیق کنید و آموزش ببینید.
ترس از عقب افتادن برنامه
شاید تا به حال برای شما اتفاق افتاده باشد که به خاطر انجام ندادن یکی از کارهایتان بر طبق برنامه از ادامه دادن آن پشیمان شده و از آن دست کشیده باشید. این کار واقعا غیرمنطقی است و منجر به شکست در برنامه ریزی میشود. گذشتن از برنامه و پاک کردن صورت مسأله مشکل شما را حل نمیکند. ممکن است به خاطر عدم چینش درست یا اولویت بندی نادرست کارهایتان این اتفاق افتاده باشد. برای رفع این مشکل کافی است زمان دیگری را برای اولویتبندی درست برنامهتان اختصاص دهید. اغلب اوقات به جای اصلاح برنامه آن را رها میکنیم؛ آن هم برنامهای که ساعت ها برای آن وقت صرف کردهایم.
عدم مسئولیت پذیری یا عدم پیگیری
نوشتن یک برنامه عالی به هیچ عنوان به معنای اجرا شدن آن نیست. اجرای برنامه نیاز به جدیت کافی دارد تا منابع در مسیر متمرکز شده و به سمت هدف بسیج شوند.
اهداف غیر واقع بینانه یا عدم تمرکز بر منابع
برنامه های استراتژیک می بایست شامل یک سری از اهداف هوشمندانه و البته برنامه ریزی برای بهره برداری دقیق از منابع باشند. درست است که انسانها می توانند کوهها را جابجا کنند، اما در عمل انسانها باید بولدوزر بسازند و سپس با بولدوزر کوهها را جابه جا کنند.
داشتن توقع بیش از حد
یکی از دلایل شکست در برنامه ریزی؛ داشتن توقع بیش از حد است. گاهی اوقات ممکن است به خاطر گرفتن تصمیمی جدی و برای یک شروع طوفانی برنامهای با حجم کاری بسیار بالا برای خود ترتیب دهید، اما باید بدانید که این برنامه چندان بادوام نیست و در مدت زمان کوتاهی منجر به خستگی شما میشود . این موضوع کاملا واضح است که اگر برنامهی خودتان را از کارهای کوچک و بزرگ پر کنید و به میزان زمان مورد نیاز برای انجام هر کاری توجه نداشته باشید خیلی زود شکست میخورید و انگیزهتان را از دست میدهید و بعد با ناامیدی تمام فکر میکنید که برنامهریزی به هیچ دردی نمیخورد و فایدهای ندارد و به مرور این احساس در شما ایجاد میشود که شکست در برنامه ریزی به یک عادت در زندگی شما تبدیل شده و هر بار که شما تصمیم به برنامه ریزی میگیرید با شکست مواجهه خواهید شد.
نداشتن دلیل محکم
همه ما یک سری اهداف برای خود تعیین کرده و برای رسیدن به آنها برنامهریزی میکنیم، اما دلیل محکمی برای عمل به آنها و به انجامرساندنشان نداریم. دلیلی که باعث شود برای رسیدن به اهدافمان نهایت تلاش خود را به کار بگیریم. به همین دلیل تمام برنامهریزیهای ما با شکست روبهرو شده و هیچ اتفاق مثبتی رخ نمیدهد.
تقلید از دیگران
همیشه این اتفاق رخ میدهد که برنامههای خود را بر اساس تواناییها و برنامههای دیگران تنظیم میکنیم. به این صورت که فرد موفقی را میبینیم و میخواهیم از فردا همان کارهایی را انجام دهیم که او انجام میدهد. این کار و تصمیم کاملا اشتباه است. آن فرد هم ماهها و شاید سالها تلاش کرده است تا بتواند با برنامهریزیهای درست و اصولی به این جایگاه برسد و موفق شود.
تهیه و تنظیم : آکادمی دُردانش
قوانین ارسال دیدگاه در سایت