انواع هدف گذاری برای کسب موفقیت

 به‌طور معمول، اهداف توانمند‌ساز موضوعاتی را از قبیل تحصیلات، کارهای کوتاه‌مدت یا پروژه‌ها و همچنین تجربیات کاری ارزشمند، در بر می‌گیرند. هرکدام از این موارد اغلب، بخشی از انواع هدف های بلند‌مدتی هستند که فرد برای خودش در نظر گرفته است.

اهداف بنیادی

اهداف بنیادی اهدافی هستند که به احتمال زیاد ظرف کمتر از یک سال به آنها دست خواهید یافت. این اهداف ممکن است اهداف توانمندکننده باشند که احتمالا باید قبل از تحقق اهداف غایی به آنها برسید. این اهداف معمولا برای بهبود شرایط فیزیولوژیکی استفاده می‌شوند. اول باید در کنکور رتبه‌ی خوبی بیاورید تا درنهایت وارد دانشکده‌ی پزشکی بشوید. اهداف بنیادی می‌توانند مستقل باشند و هیچ ربطی به هدف غایی یا هدف مادام‌العمر نداشته باشند.

موارد زیر نمونه‌هایی از اهداف بنیادی هستند:

• تشکیل تیم بسکتبال در دبیرستان
• آموختن نحوه‌ی نواختن سه آهنگ با پیانو
• پس انداز برای خرید یک دستگاه سینمای خانگی

اهداف موقتی

این اهداف معمولا در کمتر از یک ماه محقق می‌شوند. اغلب برای بهبود مهارت‌های فنی‌تان آنها را ترسیم و روزانه بر آنها تمرکز می‌کنید. بسیاری از اوقات این اهداف می‌توانند اهداف توانمندکننده باشند که باید قبل از تحقق اهداف بنیادی‌تان به آنها برسید. مثلا وقتی به خودتان می‌گویید: «هفته‌ی بعد می‌خواهم در امتحان زیست‌شناسی بیست بگیرم»، این هدف به شما کمک می‌کند تا در امتحان‌‌نهایی زیست‌شناسی نمره‌ی خوبی بگیرید. این نمره به شما کمک می‌کند تا رتبه‌ی خوبی در کنکور بیاورید و درنهایت سر از دانشکده‌ی پزشکی دربیاورید. اهداف موقتی نیز مانند اهداف بنیادی می‌توانند اهداف مستقلی باشند و هیچ ربطی به اهداف مادام‌العمر یا غایی نداشته باشند.

موارد زیر نمونه‌هایی از اهداف موقتی هستند:

• نقاشی کردن خانه
• تمیز کردن زیرزمین
• تمام کردن تکلیف مدرسه

چرا اهداف مهم هستند؟

زندگی بدون داشتن هیچ هدفی به مراتب غم‌انگیزتر از زندگی‌ است که قبل از رسیدن به اهدافتان به پایان برسد. اگر تا پایان عمر خودتان هنوز در راه رسیدن به هدفی تلاش نمی‌کنید، در واقع شما قبل از تمام شدن زندگی‌اتان، از آن دست کشیده‌اید و آن را متوقف کرده‌اید.

این مسأله به این معنا نیست که شما همیشه باید کاری را انجام دهید که شما را به یکی از اهدافتان نزدیک‌تر کند. همه‌ی ما به لحظاتی احتیاج داریم که بتوانیم از زمان حال لذت ببریم و نگران پیشرفت و تعالی خود نباشیم. حقیقت این است که در آن لحظات سرشار از خودآگاهی هم پیشرفت وجود دارد. در واقع ما برای حرکت به سمت جلو به انرژی نیاز داریم، بنابراین برخی از لحظات هدفشان بازگرداندن این انرژی به ما است.

با این حال برنامه‌ی اصلی شما در زندگی باید بر مبنای رشد مداوم، کسب تجربیات جدید و مشارکت و تعامل بیشتر با جهان باشد. برای اینکه چشممان همیشه به آن هدف بزرگ‌تر باشد، معمولا اهداف کوچک‌تری را تعیین می‌کنیم که حوزه‌های مختلف زندگی ما را در بر می‌گیرند.

هنگامی که اهداف زندگی خودمان را تعیین کردیم، سپس بررسی می‌کنیم که رسیدن به آن‌ها چه مقدار به طول می‌انجامد و اینکه برای رسیدن به آن‌ها هر روز یا هر هفته چه اقداماتی می‌توانیم انجام دهیم.